تصمیم سال جدید؛ پیلاتس و آرایش یک اتاق ناهار خوری انجام دهید

سلام بر همه! وای ، بیش از یک ماه از آخرین ارسال من گذشته است! من فقط می گویم مثل آن است ، من در یک وبلاگ نویسی به سر می بردم ، اما من تغییراتی در خانه ما ایجاد کردم ، من خیلی خوب آن را مستند نکردم. بنابراین در اینجا یک به روز رسانی کوچک می آید. از زمانی که ما یک سال پیش نقل مکان کردیم ، اتاق غذاخوری ما تمرکز اصلی من بوده است. و پای اصلی در٪ من! "@ &. آیا تابحال سندرم پای بی قرار برای شما دردسر ایجاد نکرده است؟ من این رابطه را دارم و این رابطه ای است که با این اتاق داشته ام. و من واقعاً به آن احتیاج داشتم که زنبور عسل باشد زیرا ما عاشق این هستیم که مردم را برای صرف شام صرف کنیم ، و زمان زیادی را در آنجا می گذرانیم. بنابراین ... ذهن من از اوایل دسامبر تنظیم شده بود. من قصد داشتم به زودی اتاق را رنگ آمیزی کنم از آنجا که تزئینات کریسمس بسته بندی شده بود. این تنها اتاقی بود که در طبقه اصلی قرار نداشت و هیچ رنگی از آن ساخته نشده بود. و این خیلی به آن احتیاج داشت! ما در مقیاس خاکستری نقاشی کرده بودیم ، اما با رنگی گرم. اتاق تلویزیون ما دارای رنگ خاکستری سردتری است و من به اتاق غذاخوری نیاز داشتم که هم سفید ، خاکستری و هم عناصر چوبی و طبیعی داشته باشد. بنابراین ، مانند هر آجیل دیگری چوب آیا ، من روزها و روزها به دنبال الهام گرفتن بودم ...؟ حدس زدید ، Pinterest! هاهاها ... بالاخره من به دنبال رنگی به نام Kalk یا "گچ" به انگلیسی رفتم. برای آن گرمای خاکستری که دنبالش بودم ، کمی قرمز در آن است. بنابراین ، من به خانه رفتم ، دیوارها را آماده کردم و با غلتک آن را زدم. صبر کن ، چی؟!؟! این همان رنگ است ؟؟؟ من به معنای واقعی کلمه نمی توانم هیچ تفاوتی در رنگ قدیمی و جدید ببینم! آیا من تمام این مدت را صرف جستجوی سایه کامل کردم ، فقط متوجه شدم سایه ای است که در آنجا وجود دارد؟ همان چیزی که من از آن متنفر بودم؟ شوخی می کنی! بله ، این صدا در ذهن من بود ... اما خدا را شکر ، رنگ آن خیلی خشک شد و خشک شد. شوهرم نمی توانست کاری غیر از اینکه به من بخندد انجام دهد. من کاملا می فهمم اگر خیلی ناراحت نبودم ، می خواستم. اما به هر ترتیب ، این عالی نتیجه گرفت و من از آن بسیار راضی هستم. کمی مبلمان دوباره در جای خود بود. بله ، درست است ... ما در اتاق غذاخوری خود یک کف وینیل سبز داریم. صندلی گوشه ای در آنجا منتظر است تا روکش شیاری از آسمان ها پایین بیفتد. به هر حال ، این گوشه مانند کل سیاه است که تمام توجه را می مکد. برنامه من این است که چند قفسه سفید را در آنجا بالا ببرم و مجموعه سنگ آهن را به نمایش بگذارم ، که من هم قصد دارم آن را بدست آورم. در صورتی که متوجه نشوید ، من می خواهم سبک کلبه ای آرام را تجربه کنم. من هنوز آنجا هستم؟ نه؟ ... اینطور فکر کرد .... این کابینت Ikea به شدت به چیزی در بالای صفحه احتیاج داشت. فضای بین کابینت و سقف راهی بزرگ بود. فکر می کنم من آن را با این سبد رشته ای دوست داشتنی پر از پارچه و پارچه های میز سفید خود ، میخ کردم. تاج گل كاغذی كه برای كریسمس درست كردم پشت آن است و بعد از آن با یك زن و شوهر از فانوس ها در بالای آن قرار گرفتم. خوب ، شما آن را دارید. تور غذاخوری متواضعانه من. نه من نمی خواهم پیلاتس انجام دهم. حداقل این چیزی است که من می دانم چگونه انجام دهم! اشتراک گذاری در Share Youre Cup پنجشنبه صفحه اصلی مهمانی پیوند حزب مهمانی مرا دوشنبه وبلاگ Scoop Treasure Hunt Thursday