عتیقه جات

آیا شما مثل من هستید و از اینكه بچه هایتان را برای كریسمس بدست آورم استرس دارید؟ هرچه پیرتر شوند چالش بزرگتر می شود. آیا من همین مقدار را برای هرکدام خرج کردم؟ آیا یکی فکر می کند دیگری بیشتر داشته باشد؟ آیا آنها به همان اندازه از هدایای خود خوشحال خواهند شد؟ سپس من فکر کردم "چرا هدیه همه آنها را یکسان نمی گیرم؟" البته من نتوانستم چیزی پیدا کنم که همه آنها دوست داشته باشند تا این ایده را از بین ببرد. هوم ، "پول نقد چطور؟" آنها می توانند پس از فروش کریسمس از خرید لذت ببرند. این ایده را دوست داشتم ، اما باز کردن کارت با پول کمتر از یک دقیقه طول می کشد و در مقایسه با باز کردن همه آن بسته های بسته بندی شده زیبا در زیر درخت ، خیلی هیجان انگیز نیست. من می خواستم به یک روش سرگرم کننده و خلاقانه برای ارائه پول نقد برسم. من تصمیم گرفتم که آنها باید برای آن تلاش کنند. واقعاً کار نمی کند ، اما به دنبال آن باشید - اولین شکار لاشخور کریسمس ما. از آنجایی که ما دختران را در طول تعطیلات کریسمس خود به یک هفته فرار به آب و هوای گرم می بریم ، به آنها گفته بودیم که در روز کریسمس به آنها هدیه نمی دهیم بنابراین آنها انتظار چیزی ندارند. بعد از اینکه صبحانه خود را گرفتیم ، من به هر یک از دختران چهار بند ساتن با زنگ های زنجیر دادم تا روی مچ و مچ پا بسته شوند. (با دختران پوشیده از این ، من می توانستم از محل تقریبی آنها در خانه مطلع شوم زیرا قصد داشتم عکس بگیرم در حالی که شوهرم دوربین فیلمبرداری را مدیریت می کرد. ما به آنها گفتیم که یک شکار لاشخور ایجاد کرده ایم ، و اولین دختران را به هر دختر تحویل دادیم) سرنخ 1) من و شوهرم تصمیم گرفته بودیم که در سرنخ دوم تا ششم مقدار کمی ارائه دهیم و در آخر در آخرین مخفیگاه خود یک سورپرایز بزرگتر ارائه دهیم. 2) ما برای هر نفر پنج سرنخ متفاوت ایجاد کردیم. 3) ما پول را نورد کردیم و آن را در روبان رنگی مختلف (برای هر دختر یک رنگ) پیچیدیم و سرنخ ها را وارد کردیم. ما در صورت کشف یکی از سرنخ های دیگری ، رنگ های مختلفی را انجام دادیم ، آنها می دانستند که این از آن آنها نیست و آنها آن را در جای خود قرار می دهند. 4) سرنخ های ششم ، هفتم و هشتم برای هر شخص یکسان بود. سرنخ ششم ، جستجوی بسته ای در زیر درخت "از بابانوئل" بود. دو تا از دختران شاخ گوزن (بند) به همراه یک پلاستیک گرد که بینی قرمز چشمک می زند و دختر بزرگ ما یک کلاه بابانوئل به همراه کمربند سیاه گسترده دریافت کردند. آنها فکر می کردند که این کار خنده دار است و نمی دانستند که بعد چه انتظاری داشته باشند. هفتمین نشانه "پوشیدن کفش یا چکمه هایشان و شکار شماره 255" بود. (ما در یک خیابان بن بست زندگی می کنیم و خانواده در انتهای نام خانوادگی خیابان HUNT بود و آدرس آنها 255 بود). در حالی که سایر سرنخ ها مربوط به یافتن وسایلی در طبقه اول داخل خانه بود ، ما به آنها گفتیم این قسمت از شکار شامل فضای باز می شود ، پس از همه ، من می خواستم آنها با پوشیدن این لباسها جایی که در ملا in عام دیده می شوند لذت ببرند. از آنجا که شماره خانه ما 401 است ، آنها فکر کردند که احتمالاً یک شماره خانه است یا ممکن است یک شماره در یک متر خارج باشد. از ما که رفتیم ، دختران با لباس و من و شوهرم با دوربین و فیلم خودمان. دختران پس از جستجوی حیاط پشتی ما ، با لباس خواب در خیابان ما قدم زدند تا آخرین سرنخی را که در صندوق پستی انتهای خیابان یافتند ، کشف کنند. هشتمین سرنخ آنها را به سمت مخفیگاهی در خانه ما سوق داد كه هركدام از یافتن مبلغی بیشتر در آخرین مخفیگاه خود متعجب شدند. همانطور که با لبخندهای صورت دختران می بینید که اوقات خوبی را سپری کرده ایم. ما کشف کردیم که انجام این بازی از اینکه هدیه های افتتاحیه زیر درخت را داشتیم بسیار سرگرم کننده بودیم. هیجان انگیز بود و همه ما این همه خنده داشتیم. اگر در همان معضلی هستید که نمی دانید چه چیزی را بدست آورید ، من اکیداً توصیه می کنم این شکار لاشخور را امتحان کنید. شما مجبور نیستید ساعت ها را به خرید و استرس بپردازید و مطمئن شوید که مبالغ مساوی را برای هر شخص خرج می کنید. بهترین قسمت همه اینها این بود که این یک فعالیت خانوادگی بسیار لذت بخشی است و ما خاطرات خوبی برای یادآوری خواهیم داشت. اکنون ، مسئله این است که من مجبورم برای سال آینده ایده ای بیاورم زیرا دوست دارم دختران را غافلگیر کنم. آیا تجربه مشابهی داشته اید؟ خانواده شما چه کاری انجام می دهند؟ آیا کسی ایده ای دارد که بخواهد برای سال آینده با ما در میان بگذارد؟ همیشه انجام کاری غیرمنتظره بسیار سرگرم کننده است.