وقتی جایی برای میز کنار تخت وجود ندارد

من خانه مان را دوست دارم. کوچک و دنج است. اتاق ها نیز کوچک هستند ، اما در این زمان از زندگی ما به یک خانه بزرگ پراکنده احتیاج نداریم (یک حیاط بزرگ و پراکنده داریم ، و این ممکن است مرگ ما باشد). اتاق خواب ما کوچک است و این معمولاً ما را آزار نمی دهد. تنها مشکل این است که مکان کاملاً مناسبی برای هر نوع میز کنار تخت نیست. و من عاشق خواندن هستم. شب در رختخوابم. تخت را به سمت پنجره هل داده اند ، بنابراین من از لبه تلفن همراه ، عینک ، چراغ کتاب ، چوب چاپ ، لوسیون و ... استفاده می کنم. بعد از خواندن ، کتاب را روی زمین کنار تخت قرار دادم. سرگرمی عزیزم معمولاً تختخواب را مرتب می کند (او شب ها کار می کند و وقتی من برای کار می روم اغلب هنوز در رختخواب است). او تخت را بیرون می کشد تا کنار من درست شود و در آنجا کتاب من را از زمین بلند می کند ، مجبور است سیم تلفن همراه را از سر راه خود بیرون بیاورد و امیدوارم چیزی از طاقچه پنجره بیرون نزند. این یکی از آن چیزهای کوچکی است که هر روز صبح با او اشتباه می کند. من به یک راه حل نیاز داشتم ، بنابراین به مکانی که همیشه برای الهام گرفتن - پینترست - می روم رفتم. من نتوانستم چیزی را پیدا کنم که واقعاً دوست داشته باشم یا برای من مفید باشد ، بنابراین به برنامه B. رفتم. ایده ای از خودم! به جستجوی نردبان قدیمی رفتم. من یکی در گوشه اتاق نشیمنم دارم ، اما کاملاً درست نبود. من یک چیز لاغر و با رد گرد می خواستم. از آنجا که شنبه و بیشتر روز یکشنبه تمام روز باران می بارد ، تصمیم گرفتم به Goodwill و برخی از مغازه های عتیقه فروشی بزنم. من در Goodwill شروع به کار کردم ، اما نردبان pErFeCt را در اولین (و تنها) مغازه عتیقه فروشی که رفتم پیدا کردم. قدیمی و فرسوده و از اندازه و شکل عالی بود. 25 دلار بود. این برای من بالاست. من معمولاً به دنبال معاملات واقعی می روم اما این همان eXaCtLy بود که می خواستم. بنابراین من غوغا کردم. و من خیلی خوشحالم که این کار را کردم. من یک سبد سیم نیز در آنجا به قیمت 15 دلار خریداری کردم. وای ، سر و صدا بزرگ برای من. این واقعاً بر خلاف حساسیت های صرفه جوانه من بود ، اما گاهی اوقات شما فقط نمی توانید آنچه را که نیاز دارید در یک حیاط یا سرقفلی پیدا کنید. من به هوم دپو رفتم تا چیزی پیدا کنم که نردبان را به دیوار آویزان کنم. تمام براکت ها و چیزهایی که نگاه کردم خیلی گران بود. من فقط به زدن برخی از میخ های بزرگ زیر پاها رضایت دادم. خوب کار کرد سپس با مقداری ریسمان روی سبد بستم. چراغ کوچکی از آشپزخانه برداشتم و آن را با کتاب و چراغ کتاب در سبد گذاشتم. من یک مجله فعلی را روی یک پله آویزان کردم. من آن را دوست داشتم ، اما ناقص بود. به بیشتر احتیاج داشت و به ارزان نیز نیاز داشت. من این ایده را پیدا کردم که می توانم به فروشگاه درخت کریسمس که حدود 25 دقیقه با ما فاصله دارد ، بدوم. ساعت 6:30 بعد از ظهر بود و فروشگاه درخت کریسمس ساعت 7 بسته شد. من در آنجا مسابقه دادم (با محدودیت سرعت) و ساعت 5 از 7 رسیدم. دویدم تا یک تاج گل کوچک پیدا کنم. تاج های گل کوچک وجود نداشت ، بنابراین من یک گل بزرگ تا 10 دلار خریداری کردم. من واقعاً وقت زیادی را صرف بودجه می کردم. من می دانستم که تاج گل برای نردبان خیلی بزرگ است اما برنامه دیگری برای آن داشتم. من به سمت والمارت حرکت کردم که تنها فروشگاه نزدیک بود که بعد از ساعت 7 یکشنبه باز بود. من به راهروی پیشه وری رفتم و هیچ یک از گلهای آنجا را دوست نداشتم ، اما 3 بطری کوچک را که دوست داشتم با قیمت 0.97 دلار پیدا کردم. من آنها را برگرداندم ، چون نمی دانستم با آنها چه کار خواهم کرد. من در فروشگاه گشت زدم و سپس در راهروی CLEARANCE فقط آنچه را که می خواستم پیدا کردم. سه تاج گل کوچک با قیمت هر دلار 1.50 دلار. سپس یک دسته گل سفید با قیمت 2.50 دلار پیدا کردم. چرخ ها حالا چرخیده بودند و من برای دیوارهای دیگر اتاق خواب هم ایده داشتم. به دنبال 3 بطری شیشه ای برگشتم. کل 10 دلار بود. اوه ، من الان 60 دلار بودم. من این را توجیه کردم که فهمیدم آن روز فقط 97 دلار در فروشگاه مواد غذایی خرج کرده ام. من با استفاده از فروش و آنچه در دست داشتم ، منوهایی را برنامه ریزی کرده بودم و بسیار محتاطانه به لیست خود پایبند بودم و چیزهای اضافی نمی خریدم. به علاوه دخترم با من نبود که یک عامل عظیم است. من در چند هفته گذشته 180 تا 220 دلار برای مواد غذایی خرج کرده ام ، چیزی که بیش از آنچه برای غذا در نظر گرفته ام ، هزینه دارد. هر چند این چیزها خیلی زیبا و زیبا هستند در اینجا یک نگاه اجمالی در شب است. اینجا یک مورد قبلی است. و بعد از. به هر حال ، آنچه را که فکر می کنم برای این کار زیاد باشد ، صرف کردم. اما من فقط نتایج را دوست دارم. مفید و زیبا. این جذابیت کلبه پرنعمت من را دوست دارد. شما چی فکر میکنید؟ آیا من زیاد خرج کردم؟ thttp: //www.jenniferrizzo.com/2013/05/fabulously-creative-friday.html

این پست در پوشه‌ی سازماندهی لوازم کنارتختی نوزاد ذخیره شده است