Sweet Salvation | ✎ - عمارت میسون

whenجهان ها وقتی همدیگر را ملاقات می کنند عوض می شوند❧― ابریل میلر دختری 18 ساله است که وقتی فقط یک دختر بچه بود شاهد مرگ خانواده اش بود. عمه او از او مراقبت می کرد تا وقتی که مرگ در او را زد و غم و اندوهی را به قلب شکسته و روح خرد شده ابریل اضافه کرد. جستجوی او برای یافتن شخصی که او را در برابر گذشته دردناک او محافظت کند و او را از خاطر خاطرات فرار کند ، همچنان ادامه می یابد که او از این گذشته ناامیدتر شود. نام میسون کینگ 22 ساله باعث می شود که لرز در ستون فقرات هرکسی فرو رود. او از همان کودکی آموزش دیده بود که یک رهبر مافیا بی رحم باشد. آموزش وی نتیجه داده است زیرا دشمنان تازه پیدا شده او از او احترام و ترس دارند و هیچ کس جرات نمی کند درخواست او را رد کند یا به او بی احترامی کند. او ثروتمندترین رهبر جهان است و با کشتن بی رحمانه خود با خونسردی و پشیمانی بر همه دیگران تسلط دارد. او می تواند گلوله ای را در قلب هر کسی بکارد و جسمی را بسوزاند تا جایی که از گوشت و خون باقی مانده خاکستر و خاک شود. هنگامی که ابریل شاهد یکی از قتل های میسون بود ، کمی می دانست که زندگی او وارونه خواهد شد ... یک دروغ پنهان قادر است تمام حقایق موجود را زیر سوال ببرد. آیا عمیق ترین اسرار آنها برملا خواهد شد یا در عمق تاریکی حبس می مانند؟ بعد از فاش شدن هویت ابریل چه اتفاقی می افتد ... آیا او روزی خانه ای برای حفظ امنیت خود پیدا می کند؟ داستانی گیرنده از عشق و انتقام. ~ بخوانید تا بفهمید چه اتفاقی خواهد افتاد .S previously known as my .S .S P.S: داستان هنوز در دست ویرایش است ویرایش توسطMissLacybee

این پست در پوشه‌ی تخت ذخیره شده است