ازدواج تجاری (نمونه)

پونیکس در حالی که مستقیم به چشمانم نگاه می کرد فریاد زد: "می دانی ، من ترجیح می دهم با یک سگ ازدواج کنم تا اینکه با تو ازدواج کنم." قطره قطره اشکی از گونه ام دویدم و او خندید و گفت: "به نظر می رسد که من با یک سگ ازدواج می کنم" قبل از اینکه من را ترک کند و اشک بر گونه هایم جاری شود. {1 در newauthour} 21/8/2020 {1 در بستنی} 28/8/2020 جلد جدید توسطsarrahpatla این اتفاقاً نمونه ای است ، 5 فصل اول ، فصل های باقی مانده در یک سیستم عامل دیگر قرار دارند