اتاق پسران

در طول تابستان ، من در تکمیل اتاق پسران کار می کردم. من می خواستم این مکان را به مکانی که آنها دوست دارند تبدیل کنم ، که در اصل به معنای مجهز شدن اتاق به دایناسورها ، هواپیماها و قطارها بود. به نظر نمی رسد که این یک "موضوع" فوق العاده منسجم باشد؟ چشم یی یی چیز خوبی که من بیشتر یک نوع سبک تصادفی دارم. من الان فقط عکس می گذارم زیرا برای همیشه تلاش شد تا شوهرم یک چراغ روشنایی متفاوت تهیه کند ... و من فراموش کردم. ما پرده های چوبی سفید داریم ، اما من آنها را بلند کردم تا نور بیشتری برای تصاویر فراهم شود. امیدوارم خانه بعدی ما پنجره های سفید داشته باشد. من خیلی فراتر از چیز قهوه ای مایل به سیاه هستم. به جای اینکه با یک تخت معمولی با اندازه دوقلو برویم ، ما دو تخته کودک نوپا را انتخاب کردیم زیرا پارکر قبلاً یک تخته داشت و ما می خواستیم آنها اتاق خواب کوچکتر را به اشتراک بگذارند. دوقلوها خیلی بزرگ بودند و من فکر نمی کنم هر دو پسر آماده بالاترین طبقه باشند. ما گراهام را با قیمت 60 دلار از وال مارت گرفتیم. گزینه های cuter دیگری وجود دارد ، اما من سریع و ارزان می خواستم. اگر و هنگامی که اتاق دیگری را با اتاق های خود در آن انجام می دهم احتمالاً رنگ سرگرم کننده ای برای آنها ایجاد می کنم. من می خواستم یک دیوار کلاژ با کارهای هنری از پسران انجام دهم ، اما گراهام واقعاً کارهای قابل تنظیم را انجام نداده است (بدون جرم ، G). احساس بدی داشتم ، بنابراین این هفته ، او مشغول نقاشی و رنگ آمیزی طوفان است. بزودی شاهکارهایش را وارد می کنم. من به پارکر اجازه دادم برای دیوار خود عکس (با راهنمایی ظریف من) انتخاب کند. من واقعاً نمی خواستم پول پارچه خرج کنم و نمی دانم چه مدت اینجا در این خانه خواهیم بود ، بنابراین من فقط از مقداری قراضه و rac rac استفاده کردم تا یک ظرفیت بدست آورم. کمد یک داستان خنده دار است. اگر حدود 5 ماه پیش در یک شب خاص از جاده ما عبور می کردید ، می دیدید که شوهر من یک کمد چوبی زشت و مضراب را به خیابان می کشد. داشتم از خانه بیرون می رفتم تا به جایی بروم و یکی را دیدم که کنار جاده نشسته است. ما به یک کمد کوچک برای اتاق پسران احتیاج داشتیم و به نظر می رسید اندازه مناسب باشد. من همه چیز راجع به رایگان یا ارزان هستم ، بنابراین به دیوید زنگ زدم و به او گفتم برو این را چک کن. چند دقیقه بعد تماس گرفت و گفت که آن را به خانه ما مصرف کرده است. من خندیدم که او را در حال پایین رفتن جاده با یک تکه مبلمان آشغال می خنداند. من مجبور شدم چند کشو را با چند پیچ ​​درست کنم ، اما من فکر می کنم پس از ساییده شدن و رنگ آمیزی آن شایان ستایش است. سخت افزار جدید می تواند معجزه کند. دستگیره ها را از Hobby Lobby با قیمت فوق العاده ارزان تهیه کردم. من آنها را دوست دارم رنگین کمان را برپا کردم تا یادآوری کنم که او "رویگبیو" را به طور تصادفی در سه سالگی از خواندن کتاب طوفان می شناخت. باورم نمی شد او نظم صحیح را به خودش آموخته است. (این در واقع برعکس است ، اما سلام .... از بعضی بزرگسالان بهتر است.) پارکر درست بعد از سه سالگی رنگ آبرنگ "درخت سیب" را نقاشی کرد. به نظر من زیباست این مربوط به اولین سال پیش دبستانی او است که در حال یادگیری ردیابی حروف بود. من از یک قاب عکس قدیمی برای ساخت این دیوارپوش های مونوگرام استفاده کردم. سنباده و طناب رنگ آمیزی شده با اسپری می تواند هنر واقعاً زیبایی داشته باشد! باورش سخت است که گراهام اکنون همان سن پارکر است که در این تصویر بوده است. من این ایده را در Pinterest دیدم و فکر کردم این ایده عالی ترین ایده است! چند ماه پیش این بطری ادکلن قدیمی به شکل اتومبیل را در فروشگاه های ثروت پیدا کردم. دایناسورهای کوچک وحشت زده و تزئینات هواپیمای فلزی فقط پارکر و گراهام را فریاد می زنند. من این صفحه را از یک کتاب داستان خارج کردم. گرانبها نیست؟ نمی توانستم در مورد چراغ تصمیم بگیرم ، بنابراین فقط یک فانوس از Home Goods و یک چراغ آویز از Lowes گرفتم. عالی نیست ، اما خیلی بهتر از وسایل شستشو است که در ابتدا در اتاق خواب قرار داده شده است. به من اعتماد کن. قفسه های کتاب از جعبه های پیچ خورده ساخته شده اند. قطار قطار از یک کتاب قدیمی و پرچم های راه راه قرمز ساخته شده است. پارکر واقعاً آن را دوست دارد و همیشه می خواهد در مورد قطارهای مختلف تصاویر صحبت کند. کمد یک محکم فشار است ، اما من یک قفسه اضافی اضافه کردم ، زیرا پارچه های آنها کمی است و اکنون فضای کافی وجود دارد. ما وقت زیادی را صرف خواندن در آن گوشه کوچک کرده ایم. این راکر عتیقه هنگام خرید در خانه ما رها شد. من فقط یک لایه رنگ جدید به آن دادم و یک بالشتک برای آن درست کردم. قسمت مورد علاقه پسران در اتاق آنها زمانی است که من شب چراغ را روشن می کنم. پارکر می گوید سایه ها شبیه تار عنکبوت هستند. اون من از عنکبوت متنفرم ، اما اتاق کوچک آنها را دوست دارم. فکر می کنم بعد باید به اتاق خوابم خطاب کنم. کمی فاجعه است. پروژه زمستانی شاید؟

این پست در پوشه‌ی کتابخانه بچگانه ذخیره شده است