مامان و بابا برای نجات!

این آخر هفته عظیم در خانه بود. خیلی چیزها به دست آمد و ما نمی توانستیم از این بابت خوشحال باشیم. چندین کار وجود داشت که باید ASAP انجام شود. ما باید قبل از مرمت و بازسازی چوب های سخت و پایین آمدن کف کاشی ، چوب برش ، رنگ آمیزی سقف و حذف کاغذ دیواری / کاغذ دیواری را به پایان برسانیم. برای کمک به این کار عظیم ، والدین من ساعت 4 صبح جمعه خانه خود را در NC ترک کردند و تا وقت شام در خانه ما بودند. پس از توقف سریع در غذاخوری مورد علاقه خود ، ما مستقیماً به هوم دپو رفتیم تا دسته ای از لوازم آخر هفته را تحویل بگیریم. بعد از آن ، وقت استراحت فرا رسید. والدین من {قلبشان را برکت دهند} در خانه EconoLodge اقامت دارند تا اینکه خانه ما دستشویی کار کند. بنابراین آنها به اتاق سوئیت لوکس خود در هتل رفتند و من و سرگرمی به همسرانم برگشتیم. صبح شنبه به سرعت رسید و ساعت 7 صبح تلفن من زنگ می خورد. به ما اطلاع دادند كه در مسیری كه به خانه بودیم ، در لوو توقف كنیم تا چند مورد برای والدینم تهیه كنیم و از همه مهمتر ، یك دسته دوغاب و دو زین مرمر برای خدمه كاشی كه به خانه ما رسیدند. {من و هابی هنگام خرید در لاو یک شوخی فجیع کور شدیم. من اشتباه کردم و پرسیدم از کجا می توان زین مرمری پیدا کرد ... و به من گفتند "روی اسب مرمر". تنها کسی که از این شوخی خندید ، خود فروشنده بود. اوه ، و مادر من ، وقتی روز بعد به او گفتم. در حقیقت ، او یک ضربه از آن بیرون آورد ... این درست در کوچه او بود.} هرکسی ... همه ما با پشتکار در خانه کار کردیم ... ما و خدمه کاشی. در طول روز ، هر یک از ما جلوی کاری را که می گرفتیم می گرفتیم و برای بررسی پیشرفت به سمت حمام می رفتیم. عالی بود. دیدن شکل گرفتن سرویس های بهداشتی ما یک تجربه عالی بود. و خدمه ای که روی آنها کار می کردند شگفت انگیز بودند !! در پایان روز ، بتونه کاری انجام شد {ما حتی روی قاب های کابینت آشپزخانه کت گذاشتیم} ، مامان من کاغذ دیواری را از قسمت آشپزخانه برداشته و یک تکه خوب اتاق خواب اصلی را هم داشت ، پیت منگنزها را از کف اتاق نشیمن و خدمه کاشی هر دو سرویس بهداشتی عمدتا کاشی کاری شده داشتند. روز یکشنبه پدر و مادرم را گذاشتیم تا از پس زندگی بر بیایند. :( ما قبلاً قصد داشتیم با خانواده پیت برویم تا درختان کریسمس آنها را بگیریم. این یک رسم است ... هر ساله ، همه ما به یک مزرعه درخت کریسمس می رویم و سپس برای صرف ناهار به این مکان کوچک عالی می رویم. پس از ناهار ، مستقیم حرکت کردیم پدر و مادرم تمام روز مشغول زنبورهای عسل بودند ... به همراه خدمه کاشی. مادر من در چسب کاغذ دیواری اتاق خواب اصلی ما یک پیشرفت اساسی انجام داد ... و پدرم همه سقفها را نقاشی کرد {به جز حمام از آن زمان که نمی توانستیم وارد آنجا شویم} و پوششی دوم از پرایمر را روی قاب های کابینت خود قرار دهیم. خدمه کاشی کاشی کاری و تزریق همه چیز را انجام دادند. حمام ها فوق العاده به نظر می رسند. ما نمی توانیم از کار این بچه های سخت کوش خوشحال باشیم! اینجا کمی پیشرفت در فرم عکس. {تصاویر خیلی خوب نشان داده نمی شوند زیرا هنوز چراغی نداریم ... تحمل کنید ، لطفا!} کاشی جدید کنار درب ورودی ... پای خیس نمی آید بر روی کف چوب سخت! :) کاشی جدید در حمام اصلی / خانواده ... همچنین دیوارهای بتونه کاری شده! کاشی جدید در حمام اصلی. کمی نزدیکتر کاشی دوش مستر ... کف مرمر ، دیوارهای سفید کاشی مترو ، با کاشی لهجه ای شیشه ای / مرمر! {ما هنوز هم باید آستانه های مرمر را در اطراف دوش نصب کنیم.} حمام اصلی به سمت منطقه غرور. دیگر فرش زشت و سبز زشت {سبز + زرد} وجود ندارد! ووه وو فریم های کابینت نمی توانم منتظر بمانم تا یک بک لن جدید ارائه دهم !!! لطفاً مقادیر دیوانه وار چسب زرد در سراسر آن دیوار آبی را یادداشت کنید. حالا بعد از اینکه مادر بیچاره من تمام چسب های قدیمی را تمیز و خرد کرد ، به دیوارها نگاه کنید. نمی توانید صبر کنید تا از شر آن رنگ آبی smurf خلاص شوید! برای مدت طولانی ، تمام عناصر طراحی خانه ما در ذهن من و روی صفحه رایانه من شناور بوده است. من همیشه نگران این بوده ام که موضوعی را بهم بریزم و مبادا ژل ایجاد شود تا مکانی مناسب برای تماس تلفنی با ما و خانواده هایمان ایجاد شود. من خیلی ممنونم که می گویم در بخش کاشی کاری بهم نزدم! ما با ظاهرش فراتر از وجد هستیم! PHEWWW! :)