سال ماراتن در مرور

تمام مدال های 2010 من که به میله پرده آویزان شده اند (تازه فهمیدم که در ترکیب اصلی گم شده اند: مدال های تگزاس و WDW 2011 من سعی می کنم یک عکس کامل بگیرم اما مطمئن نیستم که همه آنها مناسب خواهند بود!) بنابراین احساس می شود دیروز است من مشغول مرور marathonguide.com با مداد در دست و تقویم سال بودم که مسابقات بالقوه را یادداشت می کرد. بعد از آن ، من نشستم و این پست را نوشتم. یادت باشد؟ باورت می شود کل سال آمده و رفته است ؟! در این سفر 16 ماراتن در 12 ماه ، 2 برابر (3 ماراتن در یک دوره 4 هفته ای) ، 4 برابر (2 ماراتن با فاصله یک هفته) ، 1 برابر (ماراتن برگشت به عقب) و 2 برابر (روابط عمومی ماراتن) دیده شده است. واوزا من امسال چیزهای زیادی درباره بدنم یاد گرفته ام. من کاملاً با آنچه مایل های بعدی ماراتن چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی احساس می کنند آشنا هستم. من فهمیدم که چند ماراتن نزدیک هم روی سرعت من تأثیر می گذارد. من با بدنم هماهنگی بسیار بهتری دارم و ایده نسبتاً خوبی در مورد اینکه چگونه احساس می کنم به یک زمان تبدیل می شود و چه سطح تلاشی برای ایجاد نتیجه خاص لازم دارم ، دارم. من همچنین متوجه شده ام که بدن شما می تواند کارهای نسبتاً خارق العاده ای انجام دهد. سریعترین زمان ماراتن من 4:01 و کمترین زمان این گروه 5:26 بود. من فقط ریاضیات را انجام دادم و در طول 16 ماراتن گذشته 4:22 میانگین گرفتم (که شاید بگویم 262 دقیقه است). به نظر من این کاملاً شگفت انگیز است زیرا کمتر از یک ماه قبل از شروع سال ماراتن ، 4:22 در واقع سریعتر از روابط عمومی من در آن زمان بود. برای شما افراد ریاضی ، میانگین 4:39:30 بود که به نظر می رسد کاملاً نمایشی از نتایجی است که من در کل می دیدم. یکی از اصلی ترین چیزهایی که می خواستم در طول سال بدانم این بود که آیا ماراتن های متعدد باعث قدرتمندتر شدن من می شوند یا نه. بدیهی است که این کار در حالی که 13 دقیقه در طول سال روابط عمومی خود را رها کردم به دویدن من کمک کرد. اما دوره هایی را نیز پشت سر گذاشتم که پاهایم بسیار خسته شده بود. اما من بعد از دوره خستگی بدترین عملکرد را داشتم تا بتوانید استدلال کنید که من قویتر بیرون آمدم. به طور کلی ، من به این ایده متمایل هستم که این باعث می شود از نظر روحی و جسمی دونده قوی تری باشم. من خیلی شک دارم که هرگز در یک دوره 12 ماهه بیش از 16 ماراتن شرکت کنم. خوشحالم که یک بار این کار را کردم تا ببینم حالت چگونه است و می دانم می توانم این کار را انجام دهم ، اما فکر می کنم آن را از سیستم خود خارج کردم. با این حال ، هفته ها از عقب به عقب یا معاملات دو نوع در جاده دور نخواهم کرد. من هنوز قصد ندارم که به Marathon Maniacs ملحق شوم یا به طور فعال باشگاه 50 ایالت را دنبال کنم یا به آن بپیوندم. در مرحله بعدی ، چه چیزی در سال 2011 در انتظار است؟ من هنوز همه چیز را کشف نکرده ام ، اما به زودی در مورد آن فکر می کنم. برای کسب شانس حضور در یکی از مسابقات ماراتن سانفرانسیسکو ، رامبلز دونده را بررسی کنید!