اتاق ناهار خوری تمام شده {سرانجام}

اگر همه چیز ما را در اینجا در آن دهکده خانه فراموش نکرده اید (به دلیل عدم توجه کامل ما به وبلاگ) ، ممکن است بخاطر داشته باشید که چند ماه پیش شروع تغییر اتاق ناهار خوری خود را با شما در میان گذاشتم. من ابتدا به شما گفتم که چگونه با استفاده از نوار نقاشان آبی ، همه چیز را تصور می کنم. سپس برنامه اقدام خود را با شما در میان گذاشتم. یادتان هست چطور شروع شد؟ این یک اتاق فراموش شده در جلوی خانه ما بود ... اولین چیزی که مهمانان ما هنگام ورود به در دیدند. از ظاهر آن خسته شدم و یک بار برنامه ریزی کردم {و شوهرم در آن بود} سریع کار را شروع کردم. من در اینجا به شما آموزش داده ام که چگونه دیوارهای اتاق را با استفاده از تخته و ملافه تغییر شکل می دهم. من همچنین از یک نفر درخواست کردم که قفسه کتاب دوتایی Rowley Creek را که با میز من مطابقت داشت و دیگر قطع نشده است ، به من بفروشد. بنابراین ، من مدتی با اتاقی زندگی کردم که به این شکل بود. من در اینترنت به دنبال پرده های مناسب برای آوردن به اتاق گشتم. من می دانستم که آنها باید رنگی داشته باشند و باید الگوی خود را داشته باشند ، زیرا همه چیز در اتاق خنثی و "ساده" بود ... ممنون که اشاره کردید ، مامان! سرانجام از Pottery Barn روی این پرده های زیبا فرود آمدم. من همیشه همیشه بسیار مقرون به صرفه هستم و بنابراین صرف یک تن پول برای پرده هرگز کاری نیستم که انجام دهم. بعد از التماس به دوستانم برای تهیه کوپن Pottery Barn که مورد استفاده قرار نگرفت و موفقیت (با تشکر ، سارا !!) اینها را سفارش دادم و با نگرانی منتظر آمدن آنها بودم. برگشت به آن دیوار خالی بلند در پشت .... من واقعاً به چیزی برای رفتن به اینجا احتیاج داشتم و قصد داشتم در ماه آوریل به دنبال چیزی عالی و منحصر به فرد در Round Top باشم. من هنوز Craigslist را تمیز می کردم به شرطی که کسی چیزی را بفروشد که مفید باشد. ماه ها بود که بدنبال قفسه کتاب محبوب Rowley Creek Double خود می گشتم و تقریباً یک سفر Spring Break را به کلرادو انجام داده ام تا یکی از مواردی را که وب سایت یک فروشگاه مبلمان ادعا می کند وجود داشته باشد (تبلیغات دروغین ... موجود نیست !!). من از ویژگی جستجو در Craigslist - "Rowley Creek" ، "Ashley" ، "Double Bookshelf" استفاده کردم ... هیچ چیز یافت نمی شود. من در نزدیکی هوستون ، دالاس ، آستین ، و غیره جستجو کردم. من به هرجای منزل اشلی که از راه دور نزدیک بود تماس گرفتم تا ببینم آیا آنها به طور تصادفی فقط یکی از این موارد را گذاشته اند. هیچ چیزی. سپس آسمانها شکستند و خداوند گریه های من را شنید ... خوب ، پس آن چیز جدی نبود ... اما انسان زنده ، شما فکر می کنید روزی که آن را پیدا کردم در قرعه کشی برنده شدم ... قطعه من داشت می میرد ... همان که فکر می کردم هیچ چیز دیگری نمی تواند آن را مقایسه یا جایگزین کند. من حتی شوخی نمی کنم وقتی به شما می گویم نمی توانم با فروشنده Craigslist FAST ENOUGH تماس بگیرم. توجه به این نکته که من به معنای واقعی کلمه یک کودک 4 ساله روی سینه خود داشتم {Sidenote: هرگز پیر نمی شود که یکی از بچه های خوابیده ام برای گرفتن دست بغل شود. من تقریباً وحشت زده / احساسی / "من باید این قطعه را داشته باشم" بانو را صدا کردم. من در واقع در پیامی که گذاشتم "من مجبورم این قطعه را داشته باشم" به او گفتم ... این همه فرصت برای مذاکره دارد. من تمام کارتهایم را به او نشان دادم {Sidenote: شوهرم از تاکتیکهای من ناامید شده بود ... او هر آنچه را که می دانم به من آموخت و من آن را منفجر کردم ... هاها}. ما هماهنگی هایی را برای رانندگی حدود یک ساعته و یا رسیدن آن به سرو انجام دادیم (همراه با میز و صندلی هایی که قصد فروش مجدد آنها را داشتم). جورج و من آن را یک تاریخ نامیدیم و با یک تریلر راه خود را بدون کیدوز آغاز کردیم تا جدیدترین غرور و لذت من را بدست آورم. و حدس بزنید چه چیزی ... متناسب نیست! بنابراین ، سرگرمی فوق العاده شیرین ، دوست داشتنی و سخاوتمندانه من صبح روز بعد ساعت 6 صبح با یک پسر دانشگاه و یک تریلر متفاوت برای انتخاب آن برگشت. بگذارید فقط به شما بگویم ... او تقریباً بهترین است. اکنون ، اگر آنقدر در آنجا آویزان شده اید که می توانید این پست را در این پست انجام دهید ... در اینجا اتاق نشان داده شده است. 90٪ کامل است ... منظورم را در زیر خواهید دید. این اتاق احتمالاً در کل خانه مورد علاقه من شده است. من خیلی خوشحالم که چطور شده آخرین کارهای نهایی جایگزینی فریم های روی دیوار بچه های ما برای بزرگتر کردن فضا و شاید کشف کردن چیزی برای استفاده به عنوان منظره روی میز باشد. در حال حاضر ... من می توانم این را از لیست خانه "کارها" بررسی کنم.