حسادت خانه: بهار بیا | لارک و کتان

می دانید که در اکثر موارد هر ساله منتظر زمستان هستم. من چندان با این مسئله روبرو نیستم که بخواهم مدتی ذره ذره پایین بیایم ، خودم را در پتو بپیچم و وقتی یک روز کامل از خانه بیرون نمی روم احساس گناه نکنم. به طور معمول ، من از انجام این کار کاملاً راضی هستم تا اواخر فوریه قبل از اینکه تب بهاری سرم را بزرگ کند. یعنی تا امسال. چون امسال رفتم من مدت دو هفته در آفتاب غوطه ور شدم و این باعث شد که بفهمم خورشید واقعاً چقدر باشکوه است. و دقیقاً مثل آن ، یک باره ، آن تب آشنا ، در زمان رکورد نیز کاملاً تحت فشار قرار گرفته است. من خودم را در حال جستجو برای صندل های تابستانی ، سنجاق فضاهای بیرونی ، آسمان آفتابی و چیزهایی از آن طبیعت می بینم. و این خانه؟ گرچه واقعاً زیبا و شگفت انگیز و کاملاً عالی است - اما برای کاهش اشتیاق من به گرما و آفتاب و همه چیز روشن و سبک ، هیچ کاری انجام نمی دهد. از طریق Coco / Mingo از طریق مجله EST یافت شد | عکاسی: دانا ون لیوون