O.T.W- ساحل و عروسی با خانواده

درآخر هفنه... . . . من با خانواده به سمت خلیج ساحل ، آلاباما حرکت کردم. ما از نشستن در ساحل لذت می بردیم و از کوکتل هایی که موج می پیچد لذت می بریم. این دقیقاً همان چیزی بود که من به آن احتیاج داشتم. هر روز صبح ، میوه تازه ، بیکن و تخم مرغ داشتیم ... میموسا را ​​فراموش نکنیم که از حنجره های شب قبل فاصله بگیرد. بسیار سرگرم کننده بود که آخر هفته را با مادر ، پدر ، برادر ، عمه ، مادربزرگ و مادربزرگم سپری کردم. روز شنبه ، پسر عموی من ، بن ، با عشق خود ، اشلی ، در مسافرخانه Dorgan در Point Clear ، آلاباما ازدواج کرد. این "بهانه" ای بود که ما برای تعطیلات آخر هفته طولانی به ساحل می رفتیم ، زیرا Point Clear فقط 28 مایل از سواحل خلیج فارس فاصله دارد. عروسی زیبا بود. من تصمیم گرفته ام که دوست بعدی یا عضوی از خانواده ام که ازدواج می کند ، این کار را در زیر درختان بلوط در مسافرخانه درگان انجام دهد. احساس می کنم عاشق این مکان هستم! راستش ... این خانه رویایی من است. من همیشه گفته ام که می خواهم یک خانه سفید با کرکره های سیاه و سفید ، و یک ایوان در اطراف ایوان داشته باشم. سقف قلع به سادگی یک جایزه است. عشق در نگاه اول بود. مهمانخانه منظره ای که از ایوان دو خانه به چشم می خورد. اولین رقص لباس اشلی با لباسی که ما برای خرید لباس عروس یک روزه دیدرا انتخاب کردیم بسیار شبیه است. دیدرا ، دوست داری؟ بن یک گلف باز مشتاق است و در یک زمین گلف کار می کند ، بنابراین داشتن یک کیک با مضمون گلف فقط مناسب بود. آیا فقط دوست دارید این مکان چقدر زیبا باشد؟ این خیلی تصادفی است ، اما این تصویر باعث می شود من به فیلم Pelican Brief فکر کنم. من نمی دانم چرا. آخر هفته خیلی خوبی بود. * یادداشت فرعی: من و رایان آخر هفته راه خود را از هم جدا کردیم ، زیرا او در مهمانی دیگری که ما به آن دعوت شده بود شرکت کرد ، از این رو غیبت او در عکس های فوق بود. بدون او هم همینطور نبود.

این پست در پوشه‌ی دور ایوان بپیچید ذخیره شده است