سازمان سوله باغ - ایده ها و نکات - پچ ناوگان

شنبه مثل هر روز دیگه ای شروع شد. سحر از خواب بیدار شدم و با محکم وارد دستشویی شدم. دندانهایم را مسواک کردم و لباس پوشیدم. حتی یک بار تصور نمی کردم که در آینده نزدیک سازمانی از باغ ها در حال ظهور باشد. یک چشم ترک خورد ، و من به طور تصادفی به آشپزخانه رفتم. من به قهوه غذا دادم و بعد چند سگ درست کردم.

این پست در پوشه‌ی سوله نظم دهنده کارگاه ذخیره شده است