هویج امروز کمی ترسناک خواهد بود ، زیرا امروز عکس های سخت وجود دارد. حقیقت ناب و چیزی جز حقیقت. واقعیتی که جلوی درهای داخلی جدید و زیبای من است. و در انتهای پست امروز من عکس هایی از دورترین گوشه بایگانی عکس من وجود دارد. عکس هایی که تا 10 سال عمر دارند ، پالت رنگی خانه ما در آن زمان را مستند می کند: درب راش ، سقف راش ، کف راش ، کاغذ دیواری قهوه ای تیره در اتاق نشیمن و آبی آسمانی تا آنجا که چشم در این قسمت می بیند آشپزخانه بهترین نکته در مورد قبل از عکس ها این است که آنها معمولاً پس از عکس ها به زیبایی ختم می شوند. ☺☺☺ من هرگز واقعاً نمی توانستم با درهای راش ما دوست شوم. در آخر من واقعاً از او متنفر شدم و همیشه اطمینان داشتم که او را در وبلاگ نشان ندهم. آنها بسیار غالب به نظر می رسیدند و با بقیه خانه های زیبا سازگار نبودند. من هر وقت درهای جدیدم را می بینم و دسته های جدید به من می گویند که ما انتخاب کاملاً درستی داشته ام ، هنوز هم می توانم از خوشحالی بترسم. این تغییر بسیار زیاد است ، به خصوص در راهرو ، زیرا پنج درب قهوه زیبا در اینجا قرار می گیرند. قبل از این ، اتاق یک محل عبور خالص بود. سریع وارد شوید و دوباره بیرون بیایید ، فقط به چپ و راست نگاه نکنید. با درهای جدید ، اتاق به فضایی مناسب تبدیل شده است ، جایی که دوست دارم بیشتر در آن بمانم. درب فقط درب نیست که تنها هدف آن جدا کردن اتاق ها از یکدیگر باشد. یک درب زیبا بسیار بیشتر است: این مروارید کیک یک فضای داخلی زیبا است. شما هم اینطور فکر نمی کنید؟! سرانجام ، من در هنگام عکسبرداری دیگر نیازی به خم شدن ندارم ، همه گوشه ها اکنون قابل نمایش هستند و دیگر نیازی به پنهان و محو شدن ندارند. حالا که رنگ سفید در خانه رنگ غالب است ، می توانم هنگام عکس گرفتن بخار را آزاد کنم. در آخرین روز تعطیلات اندلس ، من از پایان تعطیلات کمی ناراحت شدم. از طرف دیگر ، من واقعاً چشم به راه خانه و بیش از هر چیز به درهای جدید خود بودم که فقط چند هفته پیش نصب شده بودند. و از درهای جدیدم هر روز تا پایان زندگی لذت خواهم برد. در این مرحله ، یک بار دیگر ، از Türheld.de * به کل تیم سپاسگزارم !!! درهای جدید من را می توانید در اینجا و در اینجا پیدا کنید ، دستگیره های جدید در اینجا. من فقط عکس های زیر را بدون نظر می گذارم ... به زودی می بینیم ، * عکس های تبلیغاتی 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 8 ، 9 ، 11 ، 12 ، 14 ، 15 ، 16: الكساندر فانسلاو