بیشتر کاوش کنید ...

معمولاً بیشتر از درهای داخلی متوجه درهای خارجی می شوم. این به سادگی می تواند این باشد که پیاده روی یا رانندگی با شماست ، این همان چیزی است که می بینید و یا شما را به داخل دعوت می کند. من درهای قدیمی را دوست دارم من درک می کنم که درها اکنون از مواد مختلفی برای مقاومت در برابر عناصر مختلف آب و هوا ساخته شده اند اما من نمی دانم که درب های قدیمی دیگر جذابیت دارند. نمی دانم چرا آنها نمی توانند آنها را طوری طراحی کنند که به آن شکل نگاه کنند. اگر به درها نگاه کنید ، مخصوصاً از زمان گذشته ، جذابیتی وجود دارد ... چوب ، پتینه ، سخت افزار! برخی از سخت افزارها بسیار آراسته هستند اما وقتی واقعاً به آن نگاه می کنید و جزئیات آن را در اختیار دارید ، باید مهارت کار را تحسین کنید. به نظر می رسد درب های جلو و عقب من سنگین هستند اما توخالی با یک نوع تخته پلاستیکی در داخل و خارج ، با یک سطح خشن است. هر کدام از آنها یک بیوه کوچک دارند اما شما نمی توانید از طریق مستطیل پلاستیکی زرد رنگ در درب ورودی ببینید. در جلو هم یک درب طوفانی دارم که احتمالاً از سال 1972 اینجا بوده است! من هم عاشق درهای پرده دار چوبی هستم و دوست دارم دری مناسب را پیدا کنم. من یکی از من پیچ خورده و برداشته شده است بنابراین نمی توانم پیچ ها را برای تعویض صفحه بیرون بیاورم! این مسئله چنان من را دچار اشکال می کند (علاوه بر این که اشکالات را حفظ نمی کند ، اما دیگر برای هدف خود نیست و من فقط به فکر پایین آوردن آن هستم). این روزها ، من کاملاً جذب درهای صفحه چوبی رنگ زرد با تزئینات کلبه و درهای انبار ، با سخت افزار سنگین و خارق العاده سیاه شده ام. من قلعه ای فوق العاده دیدم که به دنبال در بود و من عاشق آشپزخانه ام بودم اما نزدیکترین درب ، درب ورودی در اتاق نشیمن است. من به یک کشویی به سبک انبار فکر کردم اما در حال حاضر این بحث خارج از بحث است. هر چیز اضافی ، در صورت توقف سریع و ارزان ، در انتظار است! این بخشی از بودجه است که سعی می کنم با آنچه دارم کار کنم. اینها فقط نمونه ای از مواردی است که فانتزی من را قلقلک می دهد! درب اتاق حمام از یک انبار گوسفند NH. من عاشق درهای انبار هستم و داشتم فکر می کردم که می توانم آن تکه های نازک چوب را روی درب واقعی بگذارم و به آن سخت افزار اضافه کنم ... بیشتر شبیه همان سفید زیر. یک درب جیب عالی اما بدون اشاره واقعی به منبع اصلی آن. من فقط درب جیب بالا و همه درهای جیب را دوست دارم. من این یکی را برای اتاق خوابم که در انتهای سالن است دوست دارم. من هنوز نمی دانم که چه رنگی سالن را نقاشی می کنم اما این رنگ را متناسب با آن رنگ می کنم. من فکر می کنم آینه نور بیشتری می پرید و امیدوارم راهرو را گسترده تر کند. و در صفحه ای که باعث غرق شدن من می شود در اینجا یافت می شود: تا دفعه بعد ...

این پست در پوشه‌ی درهای صفحه قدیمی ذخیره شده است