بارگیری و آماده سازی گنجینه ها ...

همانطور که در پست قبلی اشاره کردم ، ما قرار بود قبل از بازگشت به ایالات متحده به نمایشگاه دیگری در مونپلیه برویم. یوهان قرار بود ما را در پاریس رها کند و خودش به بلژیک برود ، اما از آنجا که ما تصمیم گرفتیم از مونپلیه ، مارتین بگذریم و من با او برگشتم. ما نمی خواستیم که یوهان خودش به عقب برگردد و البته ، ما می خواستیم همه زیبایی هایی که خریداری کرده ایم را با شکوه و جلال خود ببینیم. بعضی اوقات بعد از خرید ، فراموش می کنید که کالای خاصی را خریداری کرده اید و سپس هنگام تخلیه لبخند می زنید و می گویید ، "آره آره! فراموش کردم که آن عیار را داریم!" تو الان منظور من هستی! خوب ، ما دیر وقت به بلژیک رسیدیم ، بنابراین فقط خوابیدیم ، اما صبح روز بعد همه ما مشتاق بودیم که به انبار خود برسیم و تخلیه را شروع کنیم. این احساس خوبی است که از ارائه بسته بندی هدایا ، پخش همه آنها و لبخند زدن از همه گنجینه هایی که با آنها روبرو شده اید. ما شروع به اتصال موارد با نام مشتریان خود می کنیم. "سندی این یکی را دوست خواهد داشت!" یوهان ممکن است بگوید ، یا "این قطعاً برای بنته!" من سر و صدا خواهم کرد. حتی مارتین ، که مدت زیادی است که مشغول تجارت نیست ، شروع به توجه به سلیقه مشتریان ما می کند و قطعه ای را تشخیص می دهد که مطابق با سلیقه و سبک مشتری ما باشد ، مارتین در حال اسکن برای انتخاب قطعه مورد علاقه خود است ، این ماشین کاشت توسط ترینیداد جوهان گرفته شده است همچنین هنگام طراحی ویکتهای خود شروع به تطبیق یک مورد با کالای دیگر می کند. جالب است که چگونه می تواند با عجیب ترین قطعات مطابقت داشته باشد و آنها به نوعی کار می کنند. ما همچنین برخی از موارد مورد علاقه خود را از هر سفر یا نمایشگاه های مختلف شناسایی می کنیم. گاهی اوقات این یک لوستر زیبا است که ناک اوت می کند یا گاهی ممکن است یک قطعه کوچک باشد که به نظر ناچیز است ، اما بی نظیر و با شخصیت است. سال گذشته ، مورد علاقه من دست مانکن بود که در آلمان خریداری کردم. من از آن برای قرار دادن کارت ویزیت خود استفاده می کنم. امسال ، مورد علاقه من یک کاشت اسپانیایی با نقش برجسته مذهبی در مس است که می گوید Ave Maria ، اما من همچنین یک لوستر سه طبقه اسپانیایی را از یک کلیسا دوست دارم. مارتین میز صنعتی چوبی را روی چرخهای موجود در تصویر بالا و ستونهای شعله جاودان بتونی را انتخاب می کند. همه چیز در وانت ما جای نمی گرفت ، بقیه با حمل و نقل ما در روزهای آینده می آیند. ما هنگام بارگیری آن ، همه چیز را جلوی انبار پهن می کنیم و برای آماده سازی اسناد به موجودی خود اضافه می کنیم ، قیمت آن را می دهیم و آن را تمیز می کنیم یا اگر نیاز به لمس ، رنگ آمیزی ، اصلاح و غیره دارد تشخیص می دهیم "من" من قصد دارم آنها را همانطور که هستم ترک کنم. " یوهان با اشاره به چند آینه با یک پتینه خوب اعلام خواهد کرد. برخی از آینه های D'ore رنگ آمیزی می شوند تا زندگی جدیدی به آنها تزریق شود. روش یوهان برای ایجاد خاکستری و افزودن جلوه هایی از یخ بسیار مورد توجه است. ما همچنین سعی کردیم بفهمیم چه وسایلی ممکن است در چمدان ما جای بگیرد تا به طور سرد چند چیز با خود بیاوریم. من چند کیف نیروی دریایی فرانسه ، چند مجسمه مجسمه مذهبی ، مجله و چند تخته سیاه تخته مدرسه قدیمی و قدیمی داشتم. مارتین فقط جای بعضی سوغاتی ها و هدایا برای دوستان و خانواده اش داشت. ما تصمیم گرفتیم سال آینده لباس های زیادی نخواهیم برد بنابراین می توانیم چیزهای خوبی با خود بیاوریم! بعد از رفتن ما ، یوهان مشغول تمیز کردن ، رنگ آمیزی ، اصلاح و نمایش وسایل بود تا بتواند از آنها عکس بگیرد و آنها را در وب سایت ما ارسال کند. برخی از آنها قبلاً ارسال شده اند ، وب سایت ما را بررسی کنید اینجا کلیک کنید. از پیش نمایش لذت ببرید و اگر موردی مورد علاقه شماست با ارسال ایمیل به ما به آدرس infoatelierdc@gmail.com به ما اطلاع دهید. برای کسب اطلاعات بیشتر و قیمت گذاری ، شماره کالا و توضیحات آن را وارد کنید. من به مورد زیر علاقه مندم: سبد گل: # 17/381 ترینیداد