خانه آبی. درب قرمز

حیرت انگیز است که وقتی متخصصان را بیاورید چه اتفاقی می افتد. بام تمام شد درست مثل همین ما تا آنجا که توانستیم با خیال راحت به آن برسیم ، کار را انجام داده ایم خوب ، تصحیح ، ما اولین کت را روی هر چیزی که با خیال راحت به آن برسیم و کت دوم را روی همه چیزهایی که به راحتی می توانیم برسیم ، انجام داده ایم. اما نکته ای پیش آمد که بالاتر رفتن از آن نردبان برای دو نفر که خیلی علاقه به قد و قامت ندارند ، کمی دیوانه به نظر می رسید. بنابراین نقاشان واقعی وارد شدند. دیروز. و آنها امروز رفتند. تمام شده. اگر فقط همه پروژه های ما بتوانند به همین سرعت پیش روند! در واقع ، از کجا لذت می برد ، درست است؟ اما خوب بود که عصر امروز برای شنا تیم تیم رانندگی کنیم و این را پشت سر بگذاریم به جای این من خانه آبی ام را دوست دارم.