پیدلین با کابینه چین

سلام عزیزان! کابینت چینی من ، منهای کریسمس ، طی چند ماه گذشته به این شکل بوده است. بنابراین وقت آن رسیده بود که چیزها را تغییر دهیم تا بیشتر بهاری به نظر برسیم. در اینجا به این شکل است که اکنون به نظر می رسد ... من در ابتدای شروع به وبلاگ نویسی من منگوله کوچکی که از سوزی هریس خریداری کردم بیرون آوردم. آیا قابلمه چای کوچک خیلی دوست داشتنی نیست؟ من باید درهای کابینت چینی را باز کنم تا ببینید چه چیزی درون آن است. تابش خیره کننده شیشه ، می دانید! ظرف های گلدسته آبی با گلهای شیرین و کوچک شیرین را بیرون کشیدم. من دیده ام که چند نفر از شما در Blogland نیز این غذاها را دارند. چند لیوان کریستالی هم اضافه کردم. آن انبارهای شیرین و نمک کوچک را مشاهده کنید که کمی قاشق طلایی مطابق دارند؟ فقط اینها را دوست داشته باش در قسمت مرکزی کابینت من می بینید که من از بشقاب و کاسه گیاهی پوشیده شده استفاده کرده ام. می بینید که من در چند پرنده سفید هم پوک کرده ام. در اینجا سرور قهوه ، کاسه قند و خامه است. من فقط دسته ها و اشکال دخترانه دخترانه را دوست دارم. فقط به شکل این غذای گیاهی نگاه کنید! مرلین مونرو ، حرکت کن! :) من از یک دونده قلاب بافی در قفسه پایین استفاده کردم تا در برابر همه چوب ها نرم شود. خوب ، مهم نیست ... می توانید سه انبار نمک و چند قطعه نقره کوچک را با هم مخلوط کنید. آیا شما فقط عاشق کیک نیستید؟ آه ، من این کار را می کنم و این مربع شیشه ای شیر یکی از موارد دلخواه من است! اوه ، چه اوقات خوشی را در خانه خود سپری می کنم. من عاشق بازی هستم ، نه؟ من برای نشان دادن کلبه خود در روز دوشنبه به سیلوی عزیز ما در The House in the Roses ، سوزان عزیز ما در میان چرت در ایوان برای دیدار دوشنبه ، SJ عزیز ما در خانه ساز با هزینه ای برای حزب وبلاگ نویس خلاق و سالی عزیز ما در لبخند سالی برای دوشنبه آبی ، مارتی عزیز ما در سه شنبه از طریق زندگی برای رومیزی سه شنبه ، کری عزیز ما در Dittle Dattle برای Amaze Me Monday. من تو را با یک آهنگ کوچک یادداشت می گذارم ... من تو را زیر پوست خود قرار داده ام شما را زیر پوست خود قرار داده ام شما را در قلب من عمیق کرده ام آنقدر در قلب من عمیق هستید ، که شما واقعاً بخشی از من تو را زیر پوست خود قرار داده ام سعی کرده ام که تسلیم نشوم با خودم گفتم این ماجرا هرگز به این خوبی چرخ نخواهد شد پس چرا باید سعی کنم مقاومت کنم ، وقتی عزیزم خوب می دانم (*) این که تو را زیر پوست خود فرو بردم ، فدای هر چیزی خواهم شد به خاطر داشتن نزدیکت علی رغم صدای هشدار دهنده ای که شب می آید و تکرار می کند ، در گوش من تکرار می شود آیا تو احمق کوچکی نمی شناسی ، هرگز برنده نخواهی شد چرا از ذهنیت خود استفاده نمی کنی ، قدم به قدم پیش برو و به واقعیت نزدیک شوی اما هر بار که این کار را انجام می دهم ، فقط فکر تو باعث می شود که قبل از شروع متوقف شوم 'چون تو را زیر پوست خود قرار داده ام' با خوانندگی فرانک سیناترا و فرانکی والی

این پست در پوشه‌ی نحوه چیدمان در کابینت چینی ذخیره شده است